جهت هماهنگی و یا مشاوره حقوقی از طریق شماره زیر با گروه وکلای آپادانا در ارتباط باشید.
جهت هماهنگی و یا مشاوره حقوقی از طریق شماره زیر با گروه وکلای آپادانا در ارتباط باشید.
یکی از دغدغههایی که عموم مردم به خصوص زنان جامعه دارند، حق طلاق زن و نحوه اجرایی کردن آن است. زنان بسیاری در کشور ما وجود دارند که به دلیل وجود حق طلاق برای مرد، در زندگی پر از سختی و مشقت و گاها حقارت بار بسر میبرند و راه چارهای برای خلاصی از این وضعیت خود نمییابند.
اما قانونگذار برای نیمی از جمعیت جامعه که همانا زنان این سرزمین هستند، شرایطی را برای ایجاد حق طلاق زن درنظر گرفته است. همچنین در سالهای اخیر، دادگاه ها و سایر مراجع قضایی نیز حق طلاق زن را بیشتر به رسمیت می شناسند. همین امر آسانتر بودن طلاق از طرف زن را نسبت به گذشته به همراه دارد.
باید توجه داشت که براساس ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی و نیز شرع مقدس اسلام، حق طلاق با مرد است و گرفتن حق طلاقبرای زن همچنان کاری مشکل و زمانبر است.
آسان ترین راه برای گرفتن حق طلاق زن حضور در یک دفتر اسناد رسمی و تنظیم وکالت طلاق در آن جاست. در سالهای اخیر، مراجعه به دفاتر اسناد رسمی برای تنظیم وکالت نامه طلاق بسیار زیاد است. با این روش، زن به عنوان وکیل شوهر خود مراحل طلاق را که به صورت طلاق توافقی است، در مراجع قضایی انجام میدهد. باید توجه داشت با تنظیم وکالت در طلاق، زوجه وکیل مع الواسطه شوهر خود است و برای انجام پرونده خود میبایست برای شوهر خود وکیل پایه یک دادگستری انتخاب نماید.
وکیل طلاق میتواند تمامی مراحل را خود انجام دهد. همچنین زوجه میتواند از جانب خود نیز وکیل طلاق اختیار کند تا وکیل مربوطه بدون حضور زوجین مراحل طلاق را انجام دهد. موسسات حقوقی و دفاتر وکالتی مانند گروه وکلای آپادانا که طلاق با وکالت نامه را به صورت تخصصی انجام میدهند، مراحل طلاق را بین یک الی ۲ ماه به اتمام میرسانند.
یکی دیگر از راههای گرفتن حق طلاق زن، درج این حق در سند ازدواج است. در برخی از موارد، برخی از خانوادهها تمایل دارند که داماد در هنگام مراسم عقد، حق طلاق را به زوجه بدهد. سر دفتر ازدواج این حق را در صفحه مربوط به شروط ضمن عقد قید می نماید و باید بگونهای آن را انشا نماید که حتما قابلیت اجرایی داشته باشد. به طور مثال باید زوج به زوجه، ضمن عقد خارج لازم وکالت بلاعزل دهد که هر زمان زوجه خواست بی قید و شرط بتواند با هر شرطی اعم از اخذ یا بذل مهریه، خود را مطلقه نماید. با داشتن حق طلاق در داخل سند ازدواج،زن طلاق از سمت زوجه را آسانتر انجام میدهد، اما باید توجه داشت که با داشتن آن هم کار طلاق از طرف زن نیز حداقل ۴ الی ۶ ماه به طول میانجامد.
یکی از شروط ۱۲ گانه ای که زن براساس آنها زن، حق طلاق پیدا میکند، عدم پرداخت نفقه است. مطابق قانون، چنانچه زوج، بیش از ۶ ماه متوالی نفقه زوجه را پرداخت نکند، زن حق طلاق پیدا میکند. اما باید توجه داشت که اثبات عدم پرداخت نفقه آسان نیست و باید حتما دادگاه خانواده یا شورای حل اختلاف نسبت به آن رای صادر نمایند. در واقع پس از قطعیت حکم و محکوم شدن زوج به پرداخت حداقل ۶ ماه نفقه معوقه، زن با مراجعه به دادگاه و طرح دعوی طلاق از سمت زوجه میتواند خود را مطلقه نماید.
آنچه که در دادگاه بدرفتاری زوج محسوب میگردد، ضرب و جرح عمدی زوج نسبت به زوجه، فحاشی شدید و قابل استناد در دادگاه، عدم رابطه درست زناشویی به حدی که مشکلات اساسی در زندگی ایجاد نماید و … میباشد.
در مورد ضرب و جرح میبایست حتما گزارش کلانتری و نیز نامه پزشکی قانونی میبایست وجود داشته باشد و پرونده کیفری ضرب و جرح نیز طرح گردد. خارج از این حالت زوجه نمیتواند صرفا با استناد به شاهد در مورد ضرب و جرح تقاضای طلاق نماید. در مورد فحاشی نیز، دادسرا یا سایر مراجع قضایی حتما باید پرونده کیفری را بررسی نمایند.
چنانچه پزشکی قانونی بیماری زوج را برای زوجه، خطرناک تشخیص دهد، زن میتواند بر همین اساس تقاضای طلاق نماید. بیماریهای خطرناک، بیماریهایی هستند که هم برای سلامت فرد به شدت مضر هستند و هم قابل انتقال از زوج به زوجه میباشند. مانند بیماریهای مقاربتی نظیر ایدز، هپاتیت، بیماریهای مربوط به آلت تناسلی و … .
تشخیص جنون و دیوانگی مرد نیز به عهده پزشکی قانونی است. باید توجه داشت که هر نوع بیماری روحی و روانی مصداق جنون نیست و در واقع جنون حالتی است که فرد به طور کامل اختیار اعمال و رفتار ارادی خود را از دست میدهد و برای سلامت افراد دیگر خطرآفرین است.
در صورتی که مرد به کاری اشتغال داشته باشد که به حیثیت و آبروی خانواده ضربه بزند، زن بر همین اساس میتواند تقاضای طلاق نماید. به طور مثال، چنانچه مرد به فروش مشروبات الکلی یا مواد مخدر مشغول باشد، زن میتواند حق طلاق را اخذ نماید.
چنانچه محکومیت مجازات بیش از ۵ سال داشته باشد و یا ناتوان از پرداخت جزای نقدی باشد به طوری که جزای نقدی وی به مجازات بیش از ۵ سال تبدیل گردد و حکم به اجرای احکام ارجاع شود، زن با مراجعه به دادگاه و ارائه مستندات لازم میتواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید.
اعتیاد مضر مرد به ماده و یا عملی خاص مضر، به طوری که ادامه زندگی در این شرایط برای زن دشوار و غیر ممکن باشد و اعتیاد مرد به زندگی زناشویی و سلامت زوجه آسیب برساند، موجب آن است که دادگاه حق طلاق را به زن خواهد داد.
اگر بدون عذر موجه و قانونی، بیش از ۶ ماه متوالی منزل را ترک کند و زن بتواند این موضوع را از طریق گزارش کلانتری، استشهادیه محلی، پیامک و یا هر ادله معتبر دیگری اثبات نماید، دادگاه با بررسی مدارک زن حق طلاق را به وی خواهد داد.
اگر زوج جرمی انجام دهد که مستوجب مجازات حد یا تعزیر باشد و این جرم به حیثیت و آبروی خانواده ضربه اساسی وارد نماید و مرجع قضایی صالحی حکم قطعی مجازات مربوطه را صادر نماید، زن حق طلاق پیدا می کند. به طور مثال معمولا برای جرمهایی نظیر توهین و فحاشی و یا تصادف منجر به دیه، دادگاه به زن حق طلاق نمی دهد.
چنانچه زوج دچار بیماری باشد که نتواند تولید مثل نماید و یا عقیم باشد و زوجین پس از گذشت ۵ سال از زندگی بچه دار نشوند، زن میتواند با مراجعه به دادگاه و تقاضای معاینه مرد در پزشکی قانونی و اثبات مشکل جسمی وی تقاضای طلاق نماید. چنانچه حسب نظریه پزشکی قانون، بیماری مرد حتی با روشهایی نظیر IVF قابل درمان باشد، قاضی رای به طلاق از طرف زن نخواهد داد.
هنگامی که زوج بیش از ۶ ماه مفقودالاثر گردد و هیچ گونه اطلاعی از وی در دسترس نباشد، زن میتواند به دادگاه مراجعه نموده و تقاضای طلاق نماید. در این حالت، به دلیل عدم ابلاغ فرایند رسیدگی به خوانده دعوی یعنی زوج باید سه مرحله نشر آگهی در روزنامه کثیرالانتشار صورت گیرد، پس از آن با عدم حضور زوج در دادگاه، قاضی میتواند حکم طلاق را صادر نماید.
زمانی که مرد بدون رضایت همسر خود مبادرت به ازدواج جدید چه دائم و چه موقت نماید، زن میتواند این موضوع را دلیل عسر و حرج خود قرار دهد و از دادگاه تقاضای طلاق نماید. باید توجه داشت که چنانچه مرد با رضایت همسر و یا حکم دادگاه ازدواج جدید نماید، معمولا دادگاه حکم به طلاق زن اول نمیدهد. به طور مثال، چنانچه مرد به دلیل عدم تمکین زن از دادگاه حکم ازدواج مجدد بگیرد، دادگاه معمولا برای زن حق طلاق قائل نخواهد بود.
یکی از نکات بسیار مهم در مورد حق طلاق، بلاعزل بودن آن است. معمولا قید بلاعزل بودن وکالت با عبارت موکل ضمن عقد خارج لازم حق عزل وکیل را از خود سلب و ساقط نمود، مشخص می گردد. چنانچه حق طلاق بلاعزل نباشد، ممکن است که شعبه رسیدگی کننده به پروند طلاق، از دفتر اسناد رسمی مربوطه استعلام نماید که آیا وکالت در طلاق تنظیمی همچنان پابرجا هست یا خیر؟
اگر در حین انجام مراحل طلاق، شخصی که وکالت داده، حق طلاق را باطل کند، دیگر با استفاده از آن وکالتنامه، طلاق قابلیت اجرایی ندارد. اما در صورت بلاعزل بودن وکالت، این سند صرفا با حضور دو طرف در دفتر اسناد رسمی مربوطه قابل ابطال خواهد بود.
در برخی از وکالت ها قید زمانی وجود دارد. به این معنا که مثلا وکالت بلاعزل تا ۲ سال معتبر است. در صورت چنین قیدی، پس از گذشت زمان دیگر نمی توان از وکالت نامه استفاده کرد. باید توجه کنید که وکالت تام با وکالت بلاعزل متفاوت است. تام بودن وکالت به معنای کامل بودن حدود اختیارات در مورد موضوع وکالت است. به عبارت بهتر، فرد اختیار کامل در مورد موضوع وکالت دارد. اما بلاعزل بودن یعنی موکل حق عزل وکیل را به طور کلی یا تحت شرایطی ندارد.
گاهی اوقات، هر دو نفر یا یکی از زوجین از دادن حق طلاق پشیمان میشوند. به طور مثال ممکن است مرد پس از دادن حق طلاق به دلیل دوست داشتن همسر خود پشیمان شود. یا حتی زوجه به دلیل آن که این حق را در ازای بذل مهریه گرفته، ناراضی باشد. به همین دلیل ممکن است که خواهان پس گرفتن حق طلاق زن و یا باطل کردن آن باشند.
برای آن که وکالت در طلاق را بتوان باطل کرد، باید اول بررسی نمود که آیا این وکالت، بلاعزل است یا خیر. چنانچه وکالت تنظیمی از نوع بلاعزل باشد، صرفا زمانی قابل ابطال است که فرد وکالت دهنده و وکالت گیرنده هر دو با هم به دفتر اسناد مراجعه کنند و این وکالت را باطل نمایند. البته در صورتی که حق طلاق بلاعزل در سند ازدواج قید شده باشد، زوجین باید به دفتر عقد خود مراجعه و از سردفتر بخواهند که در قسمت توضیحات ابطال این شرط را قید نماید.
اما چنانچه وکالت از نوع بلاعزل نباشد، صرفا خود فرد وکالت دهنده میتواند به دفتر اسناد و یا دفتر ازدواج مراجعه و آن حق طلاق زن را باطل نماید. به همین جهت زمانی که با وکالت در طلاق عادی و غیربلاعزل به دادگاه مراجعه میکنید، قاضی استعلام اعتبار وکالت را از شما خواهد خواست. بنابراین، پس گرفتن حق طلاق کار سادهای نیست و در بسیاری از موارد غیر ممکن است. زیرا اکثرا وکالتهای تنظیمی در امور مربوط به خانواده و طلاق از نوع بلاعزل هستند. از این رو، بهتر است که در هنگام ثبت وکالت دقت لازم را داشته باشید.
شاید بتوان گفت که مهمترین حقی که زوج در طول زندگی زناشویی دارد، حق طلاق است. طبیعتا با دادن حق طلاق به زن، وی میتواند در هر زمانی خود را از قید زوجیت همسرش آزاد نماید. اما این که موضوع چه خطراتی برای مرد دارد، کاملا بستگی به شرایط و حدود اختیاراتی دارد که در متن وکالت نامه وجود دارد.
به طور مثال هنگامی که مرد حق طلاق به زن را با حق تعیین تکلیف حضانت و یا حق اخذ مهریه میدهد، زوجه در مرحله داوری طلاق میتواند بدون حضور زوج در مورد مهریه، تعداد سکههایی که بذل مینماید و یا در مورد حضانت فرزندان مشترک به تنهایی تصمیم بگیرد.
همچنین با داشتن وکالت در طلاق، فرایند جدایی کمتر از دو ماه ه طول میانجامد. در این شرایط، امکان صلح و آشتی میان زوجین به جهت زمان کوتاه، بسیار کم است.
بنابراین، قبل از تنظیم متن حق طلاق زن درباره مفاد آن و نیز شرایط و حدود اختیارات وکالت نامه با یک وکیل طلاق یا وکیل خانواده مشاوره حقوقی داشت باشید.
یکی از مواردی که به غلط در جامعه مصطلح است آن است که حق طلاق مرد در صورت وکالت دادن به زوجه از بین می رود. در صورتی که چنین موضوعی صحیح نیست. حق طلاق مرد ناشی از ولایت شوهر بر زن بوده و به هیچ عنوان قابل اسقاط نیست. زمانی که مرد به همسر خود وکالت در طلاق می دهد، به این معنی است که زن نیز به مانند مرد از این حق برخوردار است.
در واقع حقوق زن و مرد در مورد طلاق با یکدیگر برابر می گردد و زن نیز برای دریافت رای طلاق دیگر نیازی به اثبات دلایل عسر و حرج خود نخواهد داشت. علاوه بر این با وجود وکالت دیگر نیازی به حضور مرد نیز در دادگاه نیست و زن می تواند به راحتی و بدون هیچ دردسری نسبت به انجام طلاق اقدام نماید. بنابراین حق طلاق مرد از بین نمی رود و همچنان به قوت خویش باقی است.
چنانچه در مورد حق طلاق زن نیاز به مشاوره حقوقی تخصصی با بهترین وکیل طلاق را دارید، میتوانید با گروه وکلای آپادانا تماس بگیرید. همچنین در صورت تمایل میتوانید با مراجعه حضوری به دفتر برای عقد قرارداد وکالت اقدام فرمایید.
یکی از سوالاتی که همواره در ذهن موکلینی که دارای حق طلاق هستند آن است که چرا با وجود این که حق طلاق دارند، باز هم باید وکیل بگیرند؟ به طور کلی زمانی که شما از شخصی وکالت میگیرید، شما وکیل و وی موکل شما خواهد بود. این موضوع در همه انواع وکالتها اعم از وکالت مدنی، وکالت فروش، وکالت کاری و وکالت دادگستری صدق میکند. اما باید توجه داشته باشید، که هر وکالتی براساس شرایط فردی وکیل و موکل و حدود اختیارات آن قابل استفاده است.
انجام امور حقوقی و قضایی از جانب موکل نیازمند داشتن پروانه وکالت است. بنابراین وکیل مدنی صرفا یا داشتن یک وکالت مدنی و یا کاری نمی تواند همانند وکیل دادگستری به مراجع قضایی مراجعه نماید. به همین جهت در متن حدود اختیارات حق طلاق باید قید حق انتخاب وکیل دادگستری و حق توکیل به غیر را ذکر نمایید. در این شرایط وکیل مدنی یا وکیل مع الواسطه میتواند از جانب موکل یک وکیل دادگستری که همان وکیل طلاق توافقی است، انتخاب نماید.
استفاده از حق طلاق برای یک زن، همیشه تابع قوانینی بوده است. این قوانین ممکن است بنا به ضرورت و شرایط زمانی تغییر کند. به طور مثال، سابقا حق طلاق به صورت دستی در دفتر اسناد رسمی ثبت میشد. اما در حال حاضر وکالت در طلاق کاملا به صورت سیستمی و آنلاین است. همچنین با استعلام شناسه سند، میتوان از اصالت و اعتبار آن مطمئن شد.
همچنین، استفاده از حق طلاق زن، در دادگاهها تابع رویههایی است که سال به سال متفاوت است. سابقا در مورد شرایط در دادگاهها، شرایط دریافت مهریه با وجود حق طلاق آسانتر بود. اما در قانون جدید حق طلاق در سال ۱۴۰۳ که البته قانونی نانوشته است، معمولا قضات نسبت به بذل بخش زیادی از مهریههای سنگین نظر دارند. بنابراین، استفاده از حق طلاق منوط به بذل مهریه است. همچنین یکی از دیگر مواردی که در قانون حق طلاق سال ۱۴۰۳، بسیار مهم است، مختومه کردن پرونده مهریه در اداره اجرای ثبت است. در حال حاضر، جهت ثبت حق طلاق زن در دفتر اسناد رسمی، ابتدا سر دفتر نامه استعلام اجرا گذاشتن مهریه را به دفتر ازدواج ارسال میکند. اگر زوجه هنوز مهریه را به اجرا نگذاشته باشد، سردفتر وکالت طلاق را تنظیم میکند. در غیر این صورت زوجه ابتدا باید پرونده مهریه را مختومه نماید.
چالش حق طلاق یا مهریه یکی از دغدغههایی است که زنان همواره در هنگام جدایی دارند. در برخی از شرایط که مهریه زوجه اندک است و یا مرد توان پرداخت مهریه را دارد، معمولا در وکالت در طلاق قید دریافت مهریه وجود دارد. اما در سایر موارد ممکن است که مرد حق طلاق زن را مشروط به بذل یا ابراء مهریه نماید.
پاسخ این سوال که کدام یک از این موارد برای زن بهتر است، بسته به هر فرد و شرایطی که دارد، قطعا متفاوت است. به عنوان یک توصیه، اگر قصد قطعی بر جدایی دارید و دلیل محکمه پسندی برای طلاق ندارید، بهتر است که در مورد گرفتن وکالت در طلاق حتی با بذل بخشی یا تمام مهریه تردید نکنید. چرا که قطعا بدون دلیل امکان گرفتن طلاق از سمت زوجه بسیار سخت و در بسیاری از موارد غیر ممکن است.
اما اگر توان مالی مناسبی در زمان پس از جدایی ندارید و این موضوع را میتوانید با اخذ مهریه تامین کنید، بهتر است که در ابتدا مطالبه مهریه نموده و سپس در فرایندی با مذاکره و مصالحه و نیز بذل بخشی از مهریه خود حق طلاق زن را دریافت نمایید.
زن با داشتن حق طلاق کار چندان دشواری برای انجام روند جدایی ندارد. چرا که با داشتن حق طلاق به هیچ عنوان و نیازی به حضور مرد نیست. به همین دلیل کشمکش و فرسایش زمانی در این پروسه بسیار کمتر است. به طور معمول زن با داشتن حق طلاق میتواند این پروسه را ظرف مدت ۲ الی ۳ ماه انجام دهد.
البته باید توجه داشت که هرچند وقت یکبار، رویههای قضایی تغییر کرده و فرایند طلاق توافقی و یا جدایی با حق طلاق نیز دستخوش تغییر میگردد. به طور مثال در سالهای گذشته اضافه شدن مرحله مشاوره قبل از طلاق و یا ارجاع پرونده طلاق به شورای حل اختلاف موجب گردید که روند طلاق توافقی نیز بسیار طولانیتر از گذشته باشد. اما داشتن وکیل طلاق توافقی و نیز اقدام به موقع میتواند این زمان را کوتاهتر نماید.
اگر زوجین در طول زندگی مشترک توافق کنند که زن حق طلاق داشته باشد، باید هر دو به دفتر اسناد رسمی مراجعه نمایند. در واقع، حق طلاق زن با گرفتن سند رسمی وکالت در طلاق ایجاد میشود. برای این منظور باید زوجین باید با شناسنامه، عقدنامه وکارت ملی خود به یکی از دفاتر اسناد رسمی مراجعه کنند تا سردفتر برای آنها این وکالت را تنظیم نماید.
در این سند، وکیل زوجه و موکل زوج خواهد بود. همچنین حدود اختیارات وکالت نامه بسیار مهم است. چرا که زن براساس همین حدود اختیارات، حق مطلقه کردن خود را از شوهرش را دارد. مواردی نظیر حق توکیل به غیر، حق تعیین تکلیف مهریه، نفقه، حق استرداد جهیزیه و اسقاط تجدیدنظر خواهی و فرجام خواهی از جمله مواردی است که در این حدود اختیارات بسیار مهم است.